چرا نام دهخدا در فرهنگ و تاریخ ایران جاودانه شد !؟
جایگاه زن در آیین یهود
تصوير حوّا، در روايات يهودي به عنوان يك وسوسهگر، منتج به ديدي بينهايت منفي، نسبت به ن شده است و همهي ن به عنوان كساني تصور شدهاند كه از مادرشان، يعني حوّا، گناه، حيله و تلبيس را به ارث برده و در نتيجه همهي آنان نادرستكار و از نظر اخلاقي، پَست و گناكارند.
← براي روشن شدن نقش به غايت منفي وارثان مؤنث حوّا، به ذكر يك موعظه از مواعظ سلیمان» ميپردازيم:
و زني را كه مثل دامهاست و دلش تلههاست و دستهايش كمندهاست يافتم، كه تلختر از مرگ است. كسي كه در حضور خدا پسنديده است از او رهايي خواهد يافت، اما گناهكار گرفتار وي خواهد شد، اينك واعظ ميگويد؛ كه اين را دريافتم، بعد از شمردن چيزها يك به يك تا آن كيفيت حساب را دريابم، كه جان من الي الآن در جستجويش ميباشد و نمييابد. اين است كه يك مرد از هزار پيدا كردم، از تمامي آنها زني را پيدا نكردم.»
← در بخش ديگري از ادبيات عبري كه در انجیل کاتولیک سومين قسمت از عهد عتقيق از مجموعهي کتب مقدس است و ۱۱۸۷.در عهد عتيق، (انجيل كاتوليك) در بين سرود سليمان و مرائي واقع شده است و مترجمين مسيحي انگليسي آن را بين مزامير و مواعظ سليمان قرار دادهاند.
يافت ميشود، ميخوانيم:هيج شرارتي، در هيچ جايي به پاي شرارت ن نميرسد. گناه با يك زن شروع شد و به لطف اوست كه همهي ما مجبوريم بميريم!»
← ربيهاي یهود ۹ لعنت را كه خداوند همراه با مرگ به ن، به خاطر هبوط و سقوطشان، تحميل کرده است چنين برميشمارند؛
۱)تحمل بارداري
۲)تحمل درد زايمان
۳)تحمل بزرگ كردن فرزند
۴)اين كه به عنوان گواه و شاهد پذيرفته نميشود
۵)پس از همهي اينها مرگ پاداش اوست و.»
← ربيهاي يهود، اين را به عنوان وظيفهاي براي مردان ميدانند كه براي تكثير نژاد منشأ زاد و ولد باشند و رجحان واضحشان را براي فرزندان مذكر پنهان نميكنند؛براي آناني كه فرزندشان، مذكراست، خوشي و براي آنهايي كه فرزندشان، مؤنث است، ناخوشي است. هنگام تولد پسر همه خوش حالند و هنگام تولد دختر همه غمزدهاند. هنگامي كه پسري پا به جهان ميگذارد صلح به جهان ميآورد و هنگامي كه دختري متولد ميشود، هيچ!»
← قلب يهود، تورات است و تورات يعني قانون،اما بر طبق تلمود
ن از مطالعهي تورات معافند. بعضي از ربيهاي يهود به شدت تابع اين عقيدهاند كه بهتر است كلمات تورات به آتش بسوزد تا اين كه ن از آن بهرهمند شوند. و هر كس دخترش را تعليم دهد مانند اين است كه او را وقاحت، تعليم نموده است.
← ن در جامعهي يهودي قديم اجازهي شهادت نداشتهاند و ربيها ميگفتند؛ ن به خاطر چند لعنتي كه بر آنها تحميل شده است حق شهادت ندارند، ن در اسرائيل كنوني نيز حق شهادت دادن در دادگاه ربيون را ندارند
← در يهود، نظارت پدر بر دختر،آن اندازه مطلق است كه حتي اگر بخواهد، ميتواند دخترش را بفروشد و اين نكته در نوشتههاي ربيون آمده است؛مرد ميتواند دخترش را بفروشد، اما زن نميتواند، مرد ميتواند دختر را نامزد كند، اما زن نه.»
← ربيون يهود، حق شوهر بر داراييهاي همسرش را به عنوان يك نتيجهي فرعي از مالكيت شوهر بر همسر ميدانند. اگر شخصي، مالك زني شود آيا به اين نتيجه نميرسيم كه او مالك داراييهاي او نيز هست؟ و اگر او زن را به دست آورد. آيا دارايي او را به دست نميآورد؟
← تلمود، وضعيت دارايي و مالي همسر را اينگونه شرح ميدهد:
چگونه زن ميتواند چيزي از خود داشته باشد، در صورتي كه او مال شوهرش است؟ هر چيزي در شوهر است براي شوهر است و هر چه با اوست (همسر) نيز براي شوهر است. در آمد و هر چه در خيابانها به دست ميآورد مال شوهر است. متاع در خانه، حتي خردهنانهاي روي ميز مال اوست (شوهر). . او (همسر) اگر مهماني را به خانه كند و غذايش دهد از شوهر خويش ي نموده است.»
← يهود، طلاق را بدون هيچ استثنايي جايز ميشمارد، عهد قديم، اين حق را به شوهر ميدهد كه حتي اگر زنش را دوست نداشته باشد او را طلاق دهد. مكتب شمايی ميگويد: كه مرد نبايد زنش را طلاق دهد، مگر اينكه گناهي از نوع سوءرفتار جنسي» از او ببيند، در حالي كه مكتب هيلل ميگويد: كه او ميتواند زنش را صرفاً براي اين كه غذايش را فاسد كرده طلاق دهد. ربّي اَخيباميگويد:او حتي اگر ديد كه زن ديگري زيباتر از زن خودش است ميتواند او را طلاق دهد.»
عهد جديد، نظر شمايي را پذيرفت، در حالي كه قانون يهود نظر هيلل و ربي اخيبا را پيروي نمود.
درباره این سایت